darkness

متن مرتبط با «تاسوعای حسینی در اردبیل» در سایت darkness نوشته شده است

پدربزرگم

  • درحالی آخرین پنجشنبه ی سال رو گذرونیم که احوال پدربزرگم وخیم شد و دکتر دستور داد ICU بستری بشه بهترین اتفاقات زندگی من همزمان شد یا بدترین های زندگیم کربلا رفتنم و مرگ یکی از عزیزانازدواجم و بیماری سخت پدربزرگم :( امیدوارم آخر سالی بخیر بگذره هیچی از هیچی نفهمیدم :((( هربار خواستیم عمیقا از ته دل ذوق کنیم نشد که نشد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چقدر بالا و پایین داره این روزگار

  • داشتم به سالی که گذشت فکر میکردم چقدر اتفاقای مختلف افتاده یادمه هر سال اسفند ماه که می‌شد هوا یجور خاصی بهاری بود نه بهار بود ، نه زمستون ولی امسال شکر خدا همه اش بارون و برفه و از ماه های قبل زمستونی تر شده نمیدونم چطور شده که مثل سال‌های قبل اون حسی که همیشه اسفند ماه داشتم رو ندارم عشق به گردش و بازار گردی و این داستانا حقیقتا حوصله اش نیست انگار نه انگار قراره سال نو بشه و لحظه سال تحویل و این داستانا چقدر من فکر میکردم و برنامه می‌ریختم چه کنم چه, ...ادامه مطلب

  • چقدر شرایط عوض شد

  • چجوری میشه یه زمانی تمام وجودت سرشار از احساس میشه نسبت به یه آدمی بعد ها وقتی درمورد چیزی که بابت اون حجم احساسی که داشت تو رو تا مرز دیوونگی برده بود میخونی با حالت پوکر میگی یعنی اون آدم من بودم که داشتم خودمو برای کسی دیگه نابود میکردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟و اون آدم گذاشته رفته و تو بعد از اون زخم عمیقی که به روحت وارد شده اون حجم از غم و ناراحتی که تحمل کردی و شبا و روزایی که حالت در فجیع ترین حالت خودش بوده کاملا عادی و بی احساس داری به زندگی ادامه میدی و این دنیا واقعا جای عجیبیه و این زندگی عجیب تره .... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ارواح جدم نیستی در حدم

  • اصلا خوشم نیومد ازش خیلی خیلی خیلی بچه اس, ...ادامه مطلب

  • سر در نمیارم اصلا

  • نمیدونم خدا چی برام درنظر گرفته اصلا چیزی در نظر گرفته یا نه فقط میدونم خیلی دارم اذیت میشم خیلی, ...ادامه مطلب

  • بازگشت مقتدرانه ی sa

  • اینکه بعد از ۴ سال sa اینستاگرام نصب کرد و دایره ی استوری برام رنگی شد و پیامش با همون پروفایل چهارسال پیش برام بالا اومد انگار همین دیروز بود کلی باهم حرف میزدیم و کل کل میکردیمهم دانشگاهی بیشعور من , ...ادامه مطلب

  • درست

  • چقدر درست زندگی کردن سخته ! برای بعضیا سخت تر, ...ادامه مطلب

  • سردرگمی

  • احساس میکنم دوران دانشجویی بهتر بودم الان انگار یجوری شدم که خودمم نمیدونم چجوری! پ.ن. نمیدونم انگار دلم میخواد بازم الان سال آخر دانشگاهم می بودمثلا تو سال آخر دانشگاه گیر میفتادم هی تکرار میشد دوباره هی تکرار میشد تاااا هر موقعی که حس می کردم ازش خسته شدم بعد میگفتم خب حالا اجازه داری بری مرحله ی بعد زندگیت:) اینجوری! , ...ادامه مطلب

  • خدایا درگیرم ازت

  • خدایا بیشتر از سه سال میگذره....بعد از این همه مدت تاره میایی آدمو با یه واقعیت تلخ رو به رو میکنی!  یه چیزی دور از تصوراتت اونم اینجوری آره خدای من؟!  چقد این مدت حالم بد بود به این در و اون در زدم مگه جایی رفتم به جز خودت، اخرش که همه راه ها به خودت ختم شد نشد مگه؟!!  بعد میزنه و اینجوری میشه؟!! با هر اتفاق جدید گفتم عب نداره! حکمت داره! خدابزرگه...  خدایاااا دلم پره پره پر خیلی پر با کلللی حرف دیگه خدایا بخدا دیگه خسته شدم -_- ذوق کردن واسه بقیست به من اومده مگه ذوق کنم. به من میاد فقط از غم و غصه دق کنم. برو به همونایی برس که همیشه بهشون رسیدی. دیگه حرفی نیس.  هعی، والا که دلم از جیگر زلیخام بدتره. . مکه نمیگی تو دلای شکسته جا داری!؟  کجایی پس؟؟! کو؟!  چرا نمیبینمت! از دل من شکسته تر هست؟!  هی میام خودمو درست کنم یه چیزی میشه، بسه دیگه، چه خبره؟!  مگه یه آدمی مثل من چقد کشش داره؟!!  نمیخام خدایا نمیخام میدونی اخلاقمومیدونی چرا الان اینجوری ام یا آرومم کن یا درستش کن یا یه کاری بکن  یا بازم میخای بری سراغ همون ژن خوبا اره؟؟  Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در عوض

  • یک نفر مغروره معلوم نیست احوالاتش چیه هم داریم البته!  پ.ن. بله ایشون جناب sa هستن :/ در پست های قبلی به ایشون اشاره شده. , ...ادامه مطلب

  • تاسوعای حسینی #

  • ای ساقی لب تشنگان ای جان جانانم                   سقای طفلانم داغت شکسته پشت من ای قوت جانم                   سقای طفلانم   :(,تاسوعای حسینی,تاسوعای حسینی چه روزی است,تاسوعای حسینی سال 95,تاسوعای حسینی تسلیت,تاسوعای حسینی چیست,تاسوعای حسینی تسلیت باد,تاسوعای حسینی عکس,تاسوعای حسینی در اردبیل,تاسوعای حسینی یعنی چه,تاسوعاي حسيني ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها