برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 5
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 19
وقتی از سرکار برگشتم و دید من تازه از خواب بیدار شدم ازم ناراحت شد
البته خودمم یجوری شدم ولی خب چیکار میتونستم بکنم من که تو خواب متوجه نبودم ساعت چنده بیدار شم :/
یکم غرغر کرد و بعد نصیحتم کرد :)
بهش حق میدم، تنبل شدم و هیچکاری نمیکنم darkness...
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 11
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 17
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد darkness...
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 36
درحالی آخرین پنجشنبه ی سال رو گذرونیم که احوال پدربزرگم وخیم شد و دکتر دستور داد ICU بستری بشه
بهترین اتفاقات زندگی من همزمان شد یا بدترین های زندگیم
کربلا رفتنم و مرگ یکی از عزیزان
ازدواجم و بیماری سخت پدربزرگم :(
امیدوارم آخر سالی بخیر بگذره
هیچی از هیچی نفهمیدم :(((
هربار خواستیم عمیقا از ته دل ذوق کنیم نشد که نشد
darkness...برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 30
قلب منو به قدری بزرگ کن که خالی از حسادت و بخل باشه ❤️ قلب منو بقدری بزرگ کن که هیچوقت نتونم برای کسی بد بخوام ❤️ خدایا کمکم کن خسته ام ❤️ darkness...
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 11
سه شنبه اول اسفند ساعت ۸ حرکت کردیم و ساعت ۱۶ رسیدیم هتل بعد از یه استراحت کوتاه نماز خوندیم و رفتیم سمت حرم دمای هوا فکر کنم منفی ۲ یا ۳ درجه بود هوا بشددددددت سرد سرمایی عجیب رسیدیم از بست شیرازی وارد شدیم darkness...
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 11
داشتم به سالی که گذشت فکر میکردم چقدر اتفاقای مختلف افتاده یادمه هر سال اسفند ماه که میشد هوا یجور خاصی بهاری بود نه بهار بود ، نه زمستون ولی امسال شکر خدا همه اش بارون و برفه و از ماه های قبل زمستونی تر شده نمیدونم چطور شده که مثل سالهای قبل اون حسی که همیشه اسفند ماه داشتم رو ندارم عشق به گردش و بازار گردی و این داستانا حقیقتا حوصله اش نیست انگار نه انگار قراره سال نو بشه و لحظه سال تحویل و این داستانا چقدر من فکر میکردم و برنامه میریختم چه کنم چه darkness...
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 14
میخوام درمورد قشنگ ترین لحظه زندگیم صحبت کنم لحظه بله گفتن سر عقد باورم نمیشه الف شده باشه تموم زندگیم darkness...
برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 25