امروز نه سرکار رفتم و نه کار خاصی دارم انجام نمیدم
خونه ی مادرشوهرم نشستم
با الف ناهار خوردیم و عزیزم رفت سرکار و من فعلا خونه تنهام
بقیه سرکار هستن و تنها بیکار منم
البته منم فردا شیفتم
اتفاقات خیلی زیادی افتاد این مدت
از شروع شیمی درمانی پدربزرگم
ازدواج خودم
مراسم عقدی که رو هواست و هیچ چیزیش معلوم نیست بخاطر شرایط پدربزرگم که الان مراقبت های ویژه ی بیمارستان بستری شد از دیروز که حالش بد شد
امروز قرار بر عقد بود که اتفاق نیفتاد :((
darkness...برچسب : نویسنده : shapparo بازدید : 28